شطرنج چیست ؟
شطرنج یکی از کهنترین بازیهاییاست که امروزه نیز در میان مردم جهان رواج دارد؛ بهطوریکه قدمت این بازی را بیش از ۱۵۰۰ سال رقم زدهاند. به باور برخی شطرنج اختراع ایرانیان است و به همین دلیل هنوز از واژگان پارسی استفاده میکند. عدهای هم آن را ابداعِ هندیان، یونانیان، رومیان، بابلیها، سکاها، مصریان، یهودیان، چینیها، انگلیسی ها و اعراب دانستهاند. اما آنچه که بیش از هر رأی دیگری موردِ پذیرش است، این که شطرنج در اصل ایرانی بوده، سپس از ایران به هند برده شده، همچنین از ایران به عربها و جهان اسلام گسترش یافته، و سرانجام از جهانِ اسلام به اروپا رفته است. در اروپای قرن پانزدهم، شطرنج به شیوه امروزین آن درآمد؛ و در نیمه دوم قرن نوزدهم، مسابقات جهانی شطرنج آغاز گردید. در قرن بیستم، فدراسیون جهانی شطرنج تأسیس شد.
نگاره وزیر ( سفید ) در کنار شاه حریف ( سیاه )
پیشینه شطرنج
شطرنج در دوران امپراتوری گوپتا در هند سرچشمه گرفته، که در شکل نخستین خود چاتورانگا chaturaṅga نام داشت؛ که به معنی چهار بخش (نظامی):پیادهنظام، سواره نظام، فیل سوار و ارابه ران است؛ که در شکل نوین به سرباز، وزیر، رخ و اسب تکامل یافت.
شطرنج از هند به ایران معرفی شد و بخشی از آموزش شاهزادهها و اشراف گردید. در دوره ساسانی در حدود سال ۶۰۰ این نام به چترنگ دگرگون گردید و پس از حمله عربها به ایران شطرنج دگرگون شد. قوانین شطرنج در ایران گسترش یافت و بازیکنان زمانی که به شاه طرف روبرو حمله میکردند، واژه شاه را میگفتند و وقتی شاه توانایی گریز نداشت واژه شاه مات به معنی شاه بی دفاع استفاده میشد و این واژه به دیگر سرزمینها نیز راه یافت.
شطرنج نیشابوری: موزه متروپولیتن نیویورک کشف شده در نیشابور
در بارهٔ پیدایش شطرنج (چترنگ) چندین روایت موجود است که تنها تعداد کمی از آنها معقول و باور کردنی هستند. در ادامه برخی از این روایتهای مختلف مورد بررسی قرار خواهند گرفت:
شاهنامه: یکی از داستانها داستانی است که ثعالبی در شاهنامهٔ معروف به شاهنامه ابومنصوری نقل میکند. این داستان را فردوسی نیز در شاهنامه خود با تفصیل بیشتر آوردهاست. داستان از این قرار است که وقتی طلحند پسر نای هندی در جنگ با گو پسر عمو و برادر امی بر سر پادشاهی کشته شد، مادرش از غم او افسرده گشت. گروهی از دانشمندان برای سرگرم کردن مادر و نیز نشان دادن وضعیت جنگی که پسرش در آن کشته شد شطرنج را اختراع کردند.
ادبیات هندی: در ادبیات هندی فقط دو اثر پذیرفتنی وجود دارد: نخستین مطلب مربوط به اوایل قرن هشتم میلادی است که به زبان سانسکریت و با نثری ساده نوشته شدهاست. سوباندهو (نام این نوشته) دربارهٔ حکومت اودایانا پادشاه واتسا و ملکه اش مطالبی نگاشتهاست. در بین این مطالب اشارهای هم به مهرههای شطرنج شده که دقیقاً مشخص نیست این مطالب در مورد شطرنج امروزی است یا نوع دیگری از شطرنج، چرا که نوع دیگری نیز هست که با تاس بازی میشود. نوشتهٔ دیگر مربوط به بانا نویسندهای هندی است که ضمن شرح دادن چگونگی پادشاهی سری هارشا که در شمال هند حکومت میکردهاست، اشارهای به آموزش شطرنج در دربار او دارد. این نوشته در قرن هفتم میلادی نگاشته شده که کهنترین نوشتهٔ مکتوب هندی در رابطه با شطرنج است.
ادبیات اسلامی: مسعودی، تاریخنگار مسلمان قرن چهارم، در مروجالذهب ابداعِ شطرنج را به بلهیت مردی از تبارِ برهمنان نسبت دادهاست. مطابق با رایِ مسعودی، همین بلهیت بود که نخستین کتاب دربارهٔ شطرنج را برای هندوان تدوین کرد. مسعودی همچنین به افسانه مشهوری اشاره میکند که بر اساس آن، مبدعِ شطرنج از پادشاه هند میخواهد که خانههای صفحه شطرنج را با دانههای گندم پر کند – به این ترتیب که در خانه اول، یکدانه؛ در خانه دوم، دو دانه؛ در خانه سوم، چهار دانه؛ تا خانه شصت و چهارم – که پس از حساب و شمار معلوم میشود که اگر تمامِ آن سرزمین را هم گندم بکارند، کفایت این مقدار را نخواهد کرد.
آلفونسوس:روایتِ دیگر از پیداییِ شطرنج، روایتِ آلفونسوس حکیم است؛ و آن این که: پادشاهی از پادشاهان هند آرزو داشت بداند جهان مطیع عقل و اراده است یا جبر و تقدیر. پس دو تن از مردان دانا و خردمند دربارش را فراخواند و از ایشان سؤال کرد. این دو خردمند نظری مخالفِ هم داشتند؛ یکی همه از جبر میگفت و دیگری از اختیار. شاه از این دو خواست که هر یک برای اثبات مدعایش بازیای اختراع نموده، به درگاهش بیاورد. آن جبری بازیِ نرد را ساخت – که بر اساس گردشِ فصول و رفتوآمد ماهها و روزها و حکمِ تاسِ ششجهت تنظیم گشته بود-. اما حکیمِ دیگر بازیِ شطرنج را ساخت که در همه مراحلِ آن، انسان مختار است؛ جز آن که محدود است به رعایت قوانین بازی. پادشاهِ هند در هر دو بازی به نیکی نظر کرده و شطرنج را بر نرد ترجیح داد؛ چرا که در شطرنج است که عاقلان و دوراندیشان از نادانان و کوتهفکران متمایز میگردند.
شطرنج در هند
در هندوستان، دو بازی رواج داشتهاست که نیای شطرنج امروزین شمرده میشود:
از بازیهای شطرنجگونه هندوستان یکی چتوراجی (به معنی چهار پادشاه) است؛ نخستین بار، ابوریحان بیرونی در تحقیقماللهند این بازی را توصیف و تشریح کردهاست. در این بازی – چنانکه از اسمِ آن پیداست – چهار نفر شرکت میکنند؛ هر یک از شرکتکنندهها هشت مهره دارد (کشتی، اسب، فیل، شاه و پیادهای نظیر هر یک). این مهرهها در چهار گوشه صفحه چیده میشوند و مطابق قانون حرکت میکنند. حرکتِ قایق یا کشتی در این بازی مشابه با حرکتِ فیل در شطرنج است – منتها محدودتر- حال آن که حرکتِ فیل در چتوراجی با حرکتِ رخ در شطرنج منطبق است. مهرههای چتوراجی میبایست به رنگهای سبز، قرمز، سیاه و سفید باشند که به ترتیب با فصلهای بهار، تابستان، پاییز و زمستان (و همچنین با عناصر و اخلاط اربعه) مطابقت دارند. دربارهٔ ارتباطِ چتوراجی با شطرنج آراء متفاوت است: برخی چتوراجی را نیای چتورانگه و شطرنج دانستهاند و برخی آن را بازیِ متفاوتی دانستهاند که ارتباط چندانی با شطرنج ندارد.
چتورانگه
چتورانگه نه تنها نیایِ شطرنجِ کنونی که نیایِ بازیهای شطرنجگونهٔ شرقِ دور (همچون شیانگچی و جانگچی) نیز هست. این بازی در دوره شاهانِ گوپتا توسعه یافت و آنچنانکه معلوم است قواعد و مهرههایی مشابهِ شطرنجِ عربی داشتهاست. نام چتورانگه – که از مهابهاراتا گرفته شده است –به معنی چهار دست است؛ این نام به چهار دسته در آرایش نظامی اشاره دارد: پیادهنظام، سوارهنظام، فیلهای جنگی و ارابهها. در چتورانگه هر یک از این ارکان نظامی توسطِ یکی از مهرههای چهارگانه – پیاده، اسب، فیل و رخ- نمود مییابد بعلاوه پادشاه و وزیر که در قلبِ لشکر نقشِ هدایت و فرماندهی را برعهده دارند. صفحه چتورانگه صفحهای بود هشت در هشت – با خانههایی یک رنگ- که به نام آشتاپادا خوانده شده و مقدّس شمرده میشد.
شطرنج در ایران
کارنامه اردشیر پاپکان
یکی از کهنترین نوشتههای ایران – و شاید جهان - که به وضوح از شطرنج یاد میکند، کتاب کارنامه اردشیر پاپکان (کارنامک ارتخشیر پاپکان) است. در این نوشته آمده است: «اردشیر به فر خدای در چوگان، سواری، چترنگ و شکار برتری یافت.»
این سند یکی از قدیمیترین اسنادِ مکتوبیاست که به بازی شطرنج اشاره دارد و عدهای همین سند را دلیل بر ابداعِ شطرنج توسط ایرانیان دانستهاند.
نسخه خطی شاهنامه: فرستاده پادشاه هند به دربار انوشیروان دادگر
گزارش شطرنج
روایاتی که ورود شطرنج را به ایران با عهدِ ساسانی همزمان میدانند اغلب از ماتیکان چترنگ یا چترنگنامک (گزارش شطرنج) گرفتهشدهاست و مشابهِ آن را فردوسی در شاهنامه به نظم درآورده. این داستان – که به چندین شیوه نقل میشود- چنین است:
در زمان پادشاهی خسرو انوشیروان، شاهی از شاهانِ هند که دیورسام خوانده میشد فرستادهای را به دربارِ ایران روانه داشت. فرستاده پس از به جای آوردنِ آدابِ دربار، گنجها و خواستههای گرانبهایی را به شاهِ ایران پیشکش کرد و تختهای از شطرنج با مهرههایی از عاج و زمرد نیز فراز آورد. آنگاه به پادشاهِ ایران چنین گفت: که ای شاهِ شاهان! من از سویِ شهریارِ هند بدین کار گمارده شُدَم تا شما را بگویم آنچه را که از شهریارم شنیدهام. شهریارِ ما گفت که هیچ برتری نیست مگر به دانش و خِرَد و اینک که شما خود را از ما برتر میدانید، پس بایسته است که دانشِ شما نیز از دانشِ ما افزون باشد. اینک ما این شطرنج را به سویِ شما فرستادیم تا شما روش و شیوه آن را – چنانکه هست- بازیابید؛ اگر از این کار فرومانید، آنگاه باید ساو و باج بر ما بفرستید و اگر توانستید، آنگاه ما باجگزارِ شما خواهیم بود. در پایانِ این داستان، بزرگمهر، وزیرِ انوشیروان، راه و شیوه این بازی را درمییابد و بدینسان ایرانیان بر هندیان غالب میآیند.
ابوریحان بیرونی در تحقیق ماللهند روایت دیگری را دربارهٔ ورود شطرنج به ایران میپذیرد و آن این که در روزگار خسرو انوشیروان، برزویه پزشک به هند رفته و مورد پذیرش پادشاه آن دیار قرار میگیرد؛ آنگاه بازی شطرنج را همراه با کتاب پنچه تنتره یا کلیله و دمنه به عنوان سوغات به ایران میآورد. این روایت نیز از روایات مورد پذیرش دربارهٔ ورود شطرنج به ایران است. آنچه مسلم است شطرنج در ایران پیش از اسلام و به خصوص در ایران ساسانی در بین مردم و به خصوص میان شاهزادگان و اشراف پرطرفدار بودهاست.
با اینحال بسیاری از زرتشتیان شطرنج را در ایران کهنتر دانسته، باور دارند که سپیتمان زرتشت خود این بازی را پدیدآورده و به گشتاسب هدیه کرده است؛ اما سندی تاریخی بر این نمیتوان ارائه نمود.
پاداش مخترع شطرنج
روایت کرده اند که پادشاه هند که به سختی تحت تأثیر اختراع بازی شطرنج قرار گرفته بود ، به مخترع آن وعده داد که هرپاداشی بخواهد به او بدهد . مخترع تقاضایی کرد که به ظاهرخیلی نا چیز به نظر می رسید : او مقداری دانه های گندم درخواست کرد ، به نحوی که اگر آنها را در خانه های صفحه شطرنج جادهند ، درهرخانه دو برا بر خانه قبل وجود داشته باشد.
پادشاه هند که ثروتمند ترین مرد جهان بود ، نتوانست از عهده این درخواست برآید . درحقیقت این راجه ثروتمند شرقی با همه تصورات بی پایان خود نمی توانست این مقدار گندم را تهیه کند !
چون تعداد دانه ها گندم برابراست با مجموع توانهای متوالی 2از 5تا 63یعنی 615,551,759,573,744,446,18 عددگندم اگر درهر سانتیمتر مکعب 25 دانه گندم جا بگیرد ، روی هم این تعداد گندم به اندازه 685,253,337,922 مترمکعب گندم می شود ( 20میلیون گندم درهر مترمکعب ).
برای اینکه بتوان این مقدارگندم را بدست آورد ، باید هشت بار تمام زمین را کاشت وهشت بار محصول آنرا جمع کرد. به عبارت دیگر این محصول را از سیاره ای می توان بدست آورد که سطح آن هشت برابر زمین باشد .
ابوریحان بیرونی برای محسوس کردن این عدد می گوید در سطح کره زمین 2305 کره را در نظرمی گیریم ، واگر از هر کره 000/ 10رود جاری شود ، در طول رودخانه 1000 قطار قاطر حرکت کند و هر قطار شامل 1000 قاطر باشد و بر هر قاطر 8 کیسه گندم قرارداده باشیم ودرهر کیسه 000/10 دانه گندمئباشد .
آن وقت عدد همه این گندم ها را از تعدادگندم ها ی صفحه ی شطرنج کوچکتر می شود . به این ترتیب مخترع شطرنج درس خوبی به پادشاه هند داد و به او ثابت کرد که امکانات بی پایانی ندارد و نمی تواند ((هر ))خواهش مخترع را برآورد .
گرد آورنده: عرشیا جعفرلو
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.